نگاهی اجمالی در مسیر بحران های مترتب در مدیریت جوامع در قالب’ گذری در مدیریت بحران در بحران مستمر مدیریت!

علی گل امینی ،

گیل نامه / در دنیای کنونی مبتنی بر علم و پیشرفت قطعا پیش بینی نسبی وقایع در عرصه های مختلف ،امری بدیهی و عادی می باشد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی گیل نامه  / مدیریت بحران در بحران مدیریت، از معضلات مورد تامل در مدیریت کلان کشور بوده است که بسیاری از معضلات روز جامعه و آسیب های وارده و مبتلابه که عدم توانایی مناسب در توجه و کنترل و مهار بهینه آن ،خود موجب بحران و تداوم آسیب در جامعه در مسیر مدیریت کارآمدی مطلق شده است ؛ بدیهی است در این مدیریت که شاید بتوان از آن به گونه ای از مدیریت در اغماء تعبیر و ….

مدیریت بحران در بحران مدیریت، از معضلات مورد تامل در مدیریت کلان کشور بوده است که عدم توانایی مناسب در توجه و کنترل بهینه آن ،خود موجب بحران مبتلابه جامعه در مدیریت کارآمدمطلق شده است ؛ بدیهی است در این مدیریت که شاید بتوان از آن به گونه ای از مدیریت در اغماء تعبیر و یاد کرد ؛خود عامل مهمی در عدم توانایی بهینه ،به موقع و مناسب در کنترل و مدیریت بحران بوده است .

عوامل متعددی در این نابسامانی متصور و قابل تامل میباشد که آسیب شناسی مدیریت در اغماء و علل مختلف ،چگونگی و چرایی ایجاد آن و متعاقبا درک و لمس آسیب و باورپذیری آن ،میتواند از عوامل موثر در برون رفت از بحران باشد که حداقل در میان مدت ،میتواند نقطه شروعی برای حرکت به سوی خروج از این مدیریت در اغما باشد ؛چه اینکه تا بحران مدیریت در جامعه مورد توجه و واکاوی اساسی و تحلیل نتایج آسیب های مزمن وارده ،قرار نگیرد ؛عملا مدیریت بحران در هاله ای از ابهام و عدم امکان برون رفت بوده و در این صورت در دنیای روز با پیشرفت سریع ،میتوان واژه مدیریت مبتنی بر شانس و تصادفی را قالب اجرای اینگونه مدیریت در نظر گرفت.
نکات قابل توجه ای را میتوان سوء مدیریت در منظور داشت که خود نیازمند مدیریت در بحران مدیریت یا مدیریت در مدیریت اغمایی است . چند نکته به صورت اجمالی در این آسیب قابل نگاه میباشد که ضرورت توجه به موضوعات از ابعاد مختلف جامعه شناسی ،منجمله جامعه شناسی سیاسی ،جامعه شناسی فرهنگی ، جامعه شناسی اقتصادی …. از ابزار اصلی نگاه به این نوع از آسیبهای وارده به مدیریت بوده است که قطعا در زمانها و رخدادهای مختلف اقتصادی ،سیاسی ،احتماعی و… نه تنها موجب رفع چالش نگردیده است بلکه به نوعی خود نیز منجر به ایجاد چالش جدیدی در مدیریت بوده است که نتیجه آن چیزی جزء بحران در بحران نبوده است .لازم است در حاشیه بعضی از مصداقهای بارز بحران در کشور با نگاهی اجمالی به چرایی آسیب پذیری توجه داشته باشیم ؛چه اینکه قطعا ادامه روند سوء مدیریت مانند سیل یا زلزله ای است که میتواند همچنان موجب خرابی شود . به سیل اخیر در استانهای کشور با نگاه توجه به بحران مدیریت در گوشه حادثه، نگاه کلی و اجمالی میکنیم ؛آیا این بلاهای طبیعی ،و تسلیم شدن و پذیرش بلامنازع آن میبایست به صورت یک عادت و باور القایی همیشه درست مورد قبول قرار گیرد یا اندکی تامل میتواند جایز باشد . در دنیای کنونی مبتنی بر علم و پیشرفت قطعا پیش بینی نسبی وقایع در عرصه های مختلف و نیز حوادث ،امری بدیهی و عادی میباشد و به صورت یک فرض همیشه درست رخ مینمایاند . عصر جدید ،عصر تکنولوژی و پیشرفت با فراموشی دوران نو سنگی و کمی قبل یا بعد از آن بوده است !!!
در عصر تکنولوژی توجه به مدیریت علمی در راهبری امور از اصول اولیه و لازم در هدایت اجرایی جامعه است . نگاه جامع علمی به مدیریت جامعه در مباحث اقتصاد ،سیاست ،فرهنگ و…و اصل لازم در زمینه ارتباط سازنده با دانش روز درجهت رفع مشکلات مترتب بر جامعه از نکات قابل توجه و هدف در مدیریت راهبردی مبتنی بر دانش است . در این راستا ارتباط دقیق مراکز راهبردی و عملی و اجرایی با مراکز علمی وپژوهشی از شروط لازم و دقیق در اداره امور جامعه بوده است . اگر با چنین زاویه ای به اداره امور بنگریم قطعا میباید نقش مراکز دانشگاهی ،علمی و پژوهشی در زمینه علت یابی و راهکارهای برون رفت از مشکلات مبتلابه جامعه ،به شدت مورد توجه باشد و نتایج بررسی های علمی نیز بدقت مورد عمل قرار گیرد .
آنچه که نقصان آن در جامعه حاضر منجر به صدمات فراوان در زمانهای مختلف و ایجاد بحران ناشی از این عدم توحه شده است ؛قطعا عدم دقت و توجه به مدیریت هماهنگی بین علم و عمل و اجراء بوده است که به مرور و مشخصا منجر به بحران در عرصه های مختلف شده است و در صورت ادامه کم توجهی ،قطعا میتواند این بحران ادامه دار و پایدار باشد که از آن میتوان به بحران مدیریت یاد کرد . همانگونه که گفته شد ؛این بحران و عدم توجه به آسیب ها و ایجاد چالشهای این مدیریت موحب پیدایش مدیریت اغمایی خواهدبود که قطعا عامل بازدارنده ایجاد و تولید روشهای نوین در مدیریت بحران و کنترل و اداره مناسب سوانح در مقاطع مورد نیاز بوده است و میتواند باشد .
اگر بخواهیم به حوادث این چند ساله اخیر نگاه اجمالی داشته باشیم بدقت میتوان عدم مدیریت بحران را در زمینه های مختلف اقتصادی ،سیاسی ،اجتماعی ،فرهنگی ،….لمس نمود که به آسانی مشهود بوده است . البته موارد ایجاد کننده بحران نیز قابل تامل است ولیکن اگر به تعریف مدیریت دقت نظر قابل تاملی داشته باشیم به راحتی میتوان با توجه به زیرساختها ،بررسیها و مطالعات ،تجارب علمی و علمی گذشته ،انجام پژوهشهای مبتنی بر زمان و مکان و شرایط مختلف جامعه و موارد بسیاری از این دست ،براحتی بسیاری از وقایع حاضر و آینده را مورد پیش بینی نسبی ومنطقی قرار داد و مبتنی بر این دستاوردها ،راهکارهای مناسب را پیش بینی حوادث و قبل از وقوع، مدیریت حادثه هر چند به صورت نسبی نمود . قطعا این مدیریت که توجه به دانش محوری در جامعه روز و عصر حاضر بوده است ؛در کشور به ندرت مورد دقت و نگاه مناسب و بایسته قرار گرفته است .
مدیریت بحران تمامی نکات مربوط به پیشگیری و مدیریت ریسک ،سازماندهی و مدیریت منابع مورد توجه و استفاده در حل بحران بوده است ؛در واقع مدیریت بحران علمی عملی ،اجرایی و کاربردی است که با مشاهده سیستماتیک بحرانها و تحلیل آنها ،در جستجوی یافتن وسیله ای است که بدین طریق بتوان از بروز بحران ها ،پیشگیری نمود یا در صورت بروز آن ،در خصوص کاهش اثرات بحران،آمادگی در امداد رسانی و بازگشت سریع به شرایط قبلی و بهبودی کامل اقدام نمود ؛لذا در این راستا به صورت مصداقی موارد متفاوت و مختلفی مورد توجه میتواند باشد که عمدتا حادثه خیز بوده و منجر به ایجاد حادثه گردیده است که مسلما ضعف و بحران مدیریت در مدیریت بحران نقش قطعی و اصلی را به دوش داشته است .
توجه به مشکلات زیست محیطی متعدد ناشی از عدم مدیریت ،مشکلات ترافیک و حمل و نقل شهری در کلانشهرها ،عدم توجه به زیرساختهای شهری ،عدم توجه به مدیریت ساخت و سازهای شهری ،مشکلات متعدد در صنعت آب و برق و….و بحران فراگیر عدم تشکیل خانواده ، بحران مترتب در روابط خانوادگی ، بحرانهایی مبتنی بر توجه به روانشناسی شخصیت و روانشناسی سلامت افراد جامعه و…. بسیاری از این قبیل مشکلات قطعا ریشه در عدم توجه به مدیریت بحران داشته با اصل تعریف علمی و کاربردی آن داشته است که هم اینک این عدم توجه مناسب و نگاه منطقی ،در ادوار مختلف و اخیر ،در کشور حادثه آفرین شده است . عدم توجه به این مطالعات و بررسیهای زیر ساختی که قطعا میبایست مبتنی بر همکاری مستقیم علم و صنعت و دستگاههای اجرایی صورت پذیرد ؛منجر به عدم کنترل در حوادث متعدد در کشور بوده است که زلزله اخیر غرب کشور و سیل اخیر از مواردی است که در انبوه وقایع این چند ساله میتواند مورد یادآوری و ارزیابی ،تحلیل و تجربه دقیق مصداقی قرار گیرد .
البته اگر بخواهیم به سایر موضوعات مورد حادثه در جامعه توجه داسته باشیم قطعا موارد بحران مدیریت در جامعه اقتصادی ،جامعه سیاسی ،جامعه فرهنگی و… قابل تعمیم و نقد اساسی در مقوله مدیریت خواهد بود ؛لیکن در ادامه توجه به بحران مدیریت در عرصه اجتماعی توجه به مقوله اساسی سازمان مدیریت بحران درکشور بوده است که قطعا میتواند نقش قابل توجهی در کنترل نسبی وقایع با آشنایی در تعریف ریشه ای علم مدیریت بحران ایفاء نماید . مدیریت بحران از مباحث روز در جوامع علمی بوده که طبیعتا میبایست متکی بر تکنولوژی روز باشد که مسلما در این جهت استفاده از افراد توانمند که با دانش روز در این رشته حساس از ضروریات میباشد .بدیهی است در اینصورت با نگاه دقیق به بسترهای حادثه خیز در جامعه ، منطبق بر اسناد و سوابق و توجه به رشد غیرمعمول اتفاق که منتج به بحران و حادثه میشود ،ایجاد کارگروههای منظم و مستمرمبتنی بر انحام پژوهشهای علمی با حضور مراکز علمی و پژوهشی ،ایجاد راهکارهای مناسب در کنترل نسبی حادثه، مشخص نمودن نقاطی که میتوانند در معرض صدمات بیشتر در زمان وقوع قرار گیرند برای کنترل و کاهش صدمات وارده ،هماهنگی دستگاههای مختلف احرایی مرتبط و بسیاری از موارد تخصصی میتوان به مدیریت بحران توجه خاص علمی و عملی داشت .
قطعا توجه خاص بر مدیریت اجرایی بحران نیازمند افراد توانمند علمی با نگاه کاملا تخصصی و البته ایجاد برنامه های پایه ای و دامنه دار بوده است که قطعا ذکر مطالب فوق صرفا در قالب مدیریت سیستمی مورد توجه بوده و قرار گرفته میگیرد . درک مبانی اصلی مدیریت بحران با نگاه خاص و تخصصی در کشور قطعا میتواند موجبات کنترل و کاهش نسبی صدمات وارده ناشی از بحرانهای مختلف شود ؛چیزی که نگاه کنونی به آن قابل تامل میباشد . این تحلیل را صرفا بعنوان نقدی کوتاه در موضوع بحران مدیریت در حاشیه حوادث اجتماعی می نگریم و قطعا مباحثی این چنین در سایر حوادث مبتلابه جامعه در عرصه های مختلف قابل نگاه ویژه و تامل مو شکافانه با نگاه ریز بین خواهد بود هر چند که سالیان است که این عدم توجه شکاف عجیبی را در جامعه ایجاد نموده که با نگاه سطحی نیز قابل مشاهده بوده است . چنانچه مجدد به این بحران توجه و تفکر و تامل جدی نشود قطعا و به درستی و واقع نگری شاهد قطع جدی تنفس مدیریت بحران در کشور در این مدیریتی که هم اینک در اغماست ؛ ودر ابعاد بیشتر و مختلف خواهیم بود .
لطفا بحران مدیریت را با نگاهی جدی مورد پیگیری و تعقیب قرار دهیم ؛و هر حادثه ای را با نگاه پیشگیری و بهبود نسبی وضعیت ،مورد نگاه قرار دهیم ؛امید است که مورد توجه مدیران محترم کشور در عرصه های مختلف حادثه خیز مبتلابه جامعه قرار گیرد.
لازم به توضیح میدانم که عرض کنم عمده مواردی که میتواند عوامل بازدارنده ای در عرصه های مختلف سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و… باشد ؛ اساسا با تاملی بر بحران مدیریت در این عرصه ها قابل بررسی خواهد بود . لذا قطعا مشکلات زیست محیطی ، مشکلات مترتب بر تولید و انواع فعالیتهای اجرایی ،معضلات مبتلابه خانواده در جامعه امروز و… قطعا ریشه آن در عدم مدیریت بحران بوده است . البته در مباحث مختلف ، مشخصا زنجیره سرفصلهایی که پایه اساسی در ایجاد رشد و تحول وتغییر در جامعه میتواند باشد ؛ یعنی عرصه های سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و… در راستای همگون با یکدیگر میبایست در بحران مدیریت مورد بررسی همزمان و پیوسته قرار گیرد که تحلیل این قالب در بررسی علل و پیدایش و تعمیم مشکلات در جامعه قطعا شرط دو طرفه و متقابل یکدیگر بوده اند .

متشکرم
علی گل امینی
عابر حوزه سیاسی و اجتماعی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.