پس از ۴۳ سال از انقلاب، مردم با مشکلات عدیده و گسترده مواجهند

احمدی نژاد: انتظارات مردم از جمهوری اسلامی ‌برآورده نشده است

گیل نامه / رئیس جمهور اسبق ایران در دیدار با جمعی از مردم تهران به تشریح علل و عوامل پیدایش شرایط امروز کشور و ریشه‌های آن در روند تحولات هشتاد سال گذشته پرداخت و به برخی شبهات مخدوش کننده فلسفه انقلاب پاسخ داد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی گیل نامه / متن  سخنان محمود  احمدی نژاد  به شرح زیر است:
متاسفانه به دلیل شرایط نامناسب کشور و عدم دستیابی به آرمانها ، عده ای به این نتیجه رسیده اند که ای کاش انقلاب نمی‌کردیم. عده دیگری نیز ادعا می‌کنند که قبل از انقلاب وضع کشور مناسب بوده است و از این طریق فلسفه انقلاب را زیر سوال می‌برند و چه بسا رژیم پهلوی را تبرئه نموده و به امروز ترجیح می‌دهند. بنابراین، مهم ترین سوال امروز در باره چرایی و چگونگی انقلاب و دستاوردهای آن است.بی تردید ملت ایران از کهن ترین ملت‌های عالم است که با فداکاری و استقامت مثال زدنی توانسته است هویت جمعی خود را حفظ کند و در طول زمان آن را توسعه دهد. ملت ایران در برش‌های زمانی گوناگون در تاریخ ، همواره با خصوصیات برجسته انسانی جلوه گری کرده و می‌کند. ایرانیان همواره مردمی‌موحد ، عدالت طلب و آزادی خواه بوده اند.

ملت ایران همیشه به دنبال صلح، رفاه، آسایش، دوستی، پیشرفت و تعالی برای همگان بوده است و ظلم و ستم، تحقیر انسانها، تحمیل به مردم، جنگ، تجاوز و کینه ورزی در فرهنگ ایران جایی نداشته و ندارد. انسانی ترین و ماندگارترین تمدنهای بشری و میراث فرهنگی و پرشکوه ترین حکومت‌های جهانی توسط ایرانیان پایه گذاری شده و بسیاری از علوم جهان توسط دانشمندان این سرزمین پی‌ریزی شده است.

فرهنگ ایرانی، عمیقاً انسانی و در نتیجه به طور طبیعی جهانی است. ایران به دلیل برخورداری از فرهنگ انسانی-جهانی و همچنین تجربه حدود هزار ساله مدیریت جهانی، همواره مورد حسد و نگرانی قدرت طلبان سلطه جو خصوصاً در اروپا و علاوه بر آن اخیراً در آمریکا بوده است. در طول تاریخ، محو ایران از نقشه جغرافیا و یا عقب نگه داشتن و تضعیف کامل آن، راهبردهای اصلی رقبا و دشمنان را تشکیل داده است.

ملت ایران برای تحقق آرمانها و برپایی جامعه انسانی، همواره تلاش نموده و بارها با قیام‌ها و فداکاری‌های فراوان سعی در اصلاح وضع داشته است. در دوره معاصر می‌توان از نهضت مشروطه، نهضت ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی‌۵۷ به عنوان سه فراز برجسته از تاریخ پرشکوه برای بازیابی مسیر تکامل و تحقق آرزوهای بلند ملت ایران یاد کرد.

متاسفانه بعد از مدتی از هر نهضت ، دستاوردها کمرنگ شده و شرایط سخت مجدداً بر ملت ایران مستولی شده است. امروز نیز، با گذشت بیش از ۴۰ سال از انقلاب، انتظار این بود که بخش مهمی‌از آرمانها محقق شود و امید عمومی‌برای تحقق کامل همه آرمانها روزافزون باشد.

پس از ۴۳ سال از انقلاب، امروز مردم با مشکلات عدیده و گسترده مواجهند و زمزمه‌هایی از قبیل اینکه چرا انقلاب کردیم و یا قبلاً وضع بهتر بود به گوش می‌رسد. نارضایتی عمومی‌بسیار عمیق و وسیع است اما اصولاً مقایسه وضع امروز با قبل از انقلاب کار نادرستی است. حکومت شاه بدون حضور و دخالت ملت توسط بیگانه مستقر شد و ادامه یافت ولی جمهوری اسلامی‌محصول خواست و فداکاری ملت است.نوع انتظارات از این دو متفاوت است. ملت از انقلاب و جمهوری اسلامی‌انتظاراتی داشته که برآورده نشده است و ما امروز به دنبال ریشه یابی علت آن هستیم. کار ملت در انقلاب واقعاً بسیار ارزشمند بوده و کاملاً قابل دفاع است.

من قبلاً در نامه‌هایی به علت یابی این وضعیت پرداخته ام اما امروز از منظر دیگری علل و عوامل بروز شرایط نامناسب فعلی را مورد بررسی قرار می‌دهم.

یکی از چالش‌های مهم در فضای بعد از پیروزی، کم رنگ شدن سریع روحیه هم افزایی در جریانات سیاسی و عناصر شاخص و موثر در صحنه سیاست و مدیریت حرکت مبارزاتی بود، چنانکه دیدیم، این روند تحت تاثیر عوامل مختلف، به اختلافات بسیار عمیق و بعضاً به تعارض و تقابل اساسی تبدیل شد و این امر هزینه‌های سنگینی را متوجه مردم و انقلاب کرد و دشواری‌های سهمگینی را بر مسیر تحقق آرمانهای انقلاب تحمیل نمود.

شروع جنگ تحمیلی در جبهه ای وسیع، بار انقلاب را برای رسیدن به مقصد متعالیش بسیار سنگین تر کرد. نبود تجربه در تنظیم مناسبات سیاسی و ارتباطات بین المللی و خطاهای موثر و جدی در این زمینه مزید بر علت شد. نتیجه جمیع این چالش‌ها این بود که از توانایی‌های ملی و بین‌المللی کاروان انقلاب، به نحو بسیار جدی و اساسی کاسته شد و عدم اشراف نسبت به حوزه وسیع مسئولیت اداره امور کشور و فقدان نظریه‌های نظام مند در بخش‌های مختلف به ویژه اقتصادی و سیاسی، موجب شد تا فرصت‌های بسیاری در بنیان‌گذاری ایران نوین، از نظر ساختاری و سیاستی، آنچنان که شایسته انقلاب اسلامی‌و ملت بزرگ ایران بود، از دست برود. تفصیل این موضوع از حوصله یک بحث مختصر خارج است و من می‌کوشم که بنا بر تجربه علمی‌و عملی خود در حوزه‌های دانشگاهی و مدیریت عالیه اجرایی کشور، در این فرصت به اساسی ترین مسئله اشاره کنم.

اگر بخواهم جان کلام را در گزاره‌های مختصری به شما عزیزان و ملت بزرگوار ایران تقدیم کنم باید بگویم که نتیجه و محصول کاستی‌ها، عدم آمادگی‌ها، غفلت‌ها، محاسبات ناصحیح، تحلیل‌های نادرست، پیش بینی‌های دور از واقعیت، عدم تشخیص موقعیت‌ها، از دست دادن فرصت‌ها، ساده انگاری‌های جاهلانه، منصب پذیری‌های غیر مسئولانه، ترجیح فروع به اصول، بی توجهی به اولویت‌ها، خیانت‌های داخلی و خارجی، سهم خواهی‌ها و زیاده طلبی‌ها و شاید ده‌ها عامل دیگر، این شد که نظام جدید و جایگزین، علیرغم همه حساسیت‌های ناشی از اصول، ارزش‌ها و اهداف متعالی انسانی-الهی انقلاب بزرگ ملت ایران، در مواجهه با بار سنگین مسئولیت‌هایی که بر عهده گرفت، در عمل نتوانست بسترهای لازم برای ساختن کشور، آنچنان که شایسته انقلاب، اسلام و مردم بود، را فراهم سازد. متاسفانه به موازات تغییر در شعارها، اسامی‌و مواضع اعلامی، اساسی ترین تحول سیاسی یعنی تحقق حاکمیت مردم آنچنان که مطلوب انقلاب بود، شکل نگرفت.

اکنون در شرایطی هستیم که هیچ الگوی کلان، راهبردی و جدیدی در امور اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ارائه نشده است و عمدتاً همان برنامه‌ها و پروژه‌های زمان شاه جز در موارد معدود ادامه یافته است. همان اساس و مبانی برنامه ریزی و نوع نگاه به جامعه، مردم و کشور ادامه پیدا کرد. ما نباید به شعارها، عناوین و ادبیات اکتفا کنیم. ریل و مسیر اصلی سیاست‌ها و برنامه‌های کلان، تغییری نکرده است.با این حال با تلاش و فداکاری جمعی از نیروهای انقلاب برای تغییر ریل و حرکت به سمت مردم، ارزش‌ها و آرمانهای انقلاب، دستاوردهای قابل توجهی حاصل شده است که موجب ادامه بقای نظام شده است. عده زیادی با فداکاری و ایثار و روحیه انقلابی و مردمی‌تلاش کردند تا مسیر را تغییر دهند و ثروت و قدرت را به مردم برگردانند و اقداماتی هم انجام دادند، لیکن برجایی ریل پیشین و اصرار بر ادامه آن، مانع از تحقق همه اهداف آنان گردید.به مرور تمرکز ثروت و قدرت، به بی اعتبار شدن نهادهای قانونی می‌انجامد و در چنین شرایطی، تامین حقوق قانونی مردم موضوعیت خود را از دست می‌دهد.تمرکز ثروت و قدرت و انحصار آن در طبقات وابسته به حاکمیت موجب دوری وسپس گسست بین نهاد حاکمیت و مردم می‌شود. لازمه این شرایط، تهدید خواندن مردم، امنیتی کردن فضا و باز شدن بی حساب دست عوامل امنیتی برای اعمال محدودیت، تضییق و ایجاد خفقان و سرکوب اعتراضات و انتقادات مسالمت آمیز مردم می‌شود.

ملت، امروز آرمانهای خود را تحقق نایافته می‌داند و نارضایتی خود و مطالبه تغییرات اساسی در وضع را به صراحت بیان می‌کند. در چنین شرایطی، اصرار بر تمرکز قدرت و ثروت و تداوم حرکت در این ریل موجب امیدواری دشمنان به گرفتن امتیازات بزرگ از کشور و تحمیل شرایط سنگین به ملت می‌شود.
متاسفانه نفس حکومت به مرور برای بعضی افراد اصالت و قداست پیدا کرد و حفظ آن جای آرمانهای بلند انقلاب را گرفت. در حالی که از منظر امیرالمومنین(ع) حکومت به خودی خود، هیچ ارزش و اصالتی ندارد و صرفاً یک ابزار برای برقراری عدالت و تامین حقوق عامه است. فرمود اگر نتوانم عدالتی را برپا و یا حقی را احقاق کنم آن را رها می‌کنم و نیز فرمود که حکومت در منظر من از آب بینی بز مریض بی ارزش تر است.اصل تعیین سرنوشت حق مردم است و هیچ احدی اجازه ندارد آن را سلب و یا محدود نماید. هر سیستمی‌که دچار تصلب شود خود به خود از بین می‌رود. نفی هویت یک ملت فقط به استبداد و دیکتاتوری می‌انجامد.
شرایطی که امروز با آن مواجهیم محصول انقلاب بزرگ و فداکاری عظیم ملت نیست، بلکه ناشی از دوری و حتی تنافی برخی اقدامات و سیاست‌ها با آرمانهای انقلاب است. آرمانهای انقلاب زنده و پاینده است. آزادی، استقلال، عدالت، برادری، پیشرفت و تعالی، کرامت انسانی و همزیستی مسالمت آمیز با همگان، همچنان در صدر آرمانهای ملت قرار دارند.

بارها گفته ام که بدون ملت، هیچ دولت و قدرتی نمی‌تواند کشور را جلو ببرد و از استقلال، تمامیت ارضی و حقوق اساسی ملت دفاع کند. اگر مردم کنار گذاشته شوند شانسی برای بقای هیچ حاکمیتی وجود ندارد. ملت ایران، بزرگ و هوشمند است و مطالبه ای جز حق و ارزشهای انسانی و متعالی ندارد. کنار زدن این ملت و تلاش برای تحمیل به او بی انصافی بزرگ و نابخشودنی است.

با یادآوری همیشگی آرمانهای انقلاب، آزادی، عدالت، کرامت و استقلال، باید بدانیم که هر تلاشی برای ایجاد محدودیت در آزادی اندیشه و بیان و حق اعمال اراده در تعیین سرنوشت، بی نتیجه و محکوم به شکست است. قدرت‌های سلطه طلب جهانی از هر طرف که باشند، بدانند که ملت هوشیار ایران خواهان رابطه انسانی و عادلانه با همه کشورها و ملت‌هاست ولی سوءاستفاده و تحمیل را نمی‌پذیرد. امروز، زمانۀ بی خبری و تفرق و پراکندگی ملت ایران نیست که بتوان هر قرارداد شوم استعماری را به کشور تحمیل کرد. آنان بدانند که با قدرت بی‌پایان ملت مواجه خواهند شد.

در اینجا از بحث دستاوردهای انقلاب و انتقادات و نظرات پیرامون آن در می‌گذرم و صرفاً به یک دستاورد بزرگ و تاریخی کم نظیر اشاره می‌نمایم.

با گذشت چهار دهه از انقلاب، تلقی تاریخی ملت ایران از دین و دینداری از حالت سنتی و عرفی به یک درک عمیق تحول پیدا کرده است. ملت پی برده است که حقیقت دین عبارت از انسانیت، اخلاق، پاکی، صداقت، احترام به دیگران، مهرورزی به بندگان خدا، آزادی خواهی و عدالت طلبی برای همگان و پیشرفت و تعالی جامعه انسانی است. گرچه مناسک برای پیروان هر مذهب و دینی اهمیت دارد، لیکن باید راه و وسیله ای برای رسیدن به حقیقت دین باشد، در غیر این صورت به خودی خود اصالتی ندارد.

ملت فهمید که هر نوع تحقیر و تحمیل به انسانها، نه تنها ربطی به دین ندارد، بلکه در تقابل و تعارض با دین است. پی برد که دین برای تامین آزادی اندیشه، اراده، انتخاب و حق تعیین سرنوشت آحاد مردم آمده است. ملت دریافت که دینداری حقیقی نه تنها ابزار جدایی و تقابل انسانها نیست، بلکه عامل وحدت و همدلی مردم از هر نژاد و رنگ و مذهب است و عمیقاً درک کرد که تقابل پیروان ادیان، امری شیطانی و در نقطه مقابل تعالیم صاحبان ادیان یعنی انبیاء عظام بوده و بلکه نشانه دوری آنان از حقیقت دین است.

امروز ملت ایران به ویژه نسل‌های جوان با فهم روشن، جدید و عمیق از هویت تاریخی خود و حقیقت دین و با برداشتی نوین از سیره پیامبر و آل او (ص) به دنبال ساختن جامعه ای سرشار از انسانیت، برادری، عدالت، آزادی، پیشرفت و رفاه برای همگان است.ملت، امروز پیشرو و جلودار است، در حالی که مدعیان بر خلاف «دین آگاهان» حتی توان همراهی با مردم را نیز از دست داده اند. آنان هر روز عقب تر می‌مانند و فاصله آنان از مردم بیشتر می‌شود. این همان موضوعی است که مدعیان، آن را گسست مردم از دینداری می‌نامند در حالی که این همان حقیقت دین است که در زبان و قلم چهره‌های دین مدار آگاه و روشن ضمیر و در ادبیات، فرهنگ و رفتار عموم مردم نمایان تر می‌شود.

این روند در اروپا چند صد سال طول کشید. قرن‌ها زمان برد تا همه بدانند که دستگاه‌های دینی با حاکمیت‌های تحمیلی و سیاست‌های سرکوبگر آزادی یا توجیه گر ستم و نفی کننده حق تعیین سرنوشت مردم و ملت‌ها، راهی به حقیقت دین پیامبران الهی ندارند. اما این روند در ایران به دلیل ظرفیت‌های تاریخی و ویژگی‌های انسانی ملت ایران و خزانه بی پایان معارف مکتب اهل بیت(ع) و البته به مدد توسعه سریع در گسترش و مردمی‌شدن فناوری اطلاعات و ارتباطات با سرعت بسیار و در زمان بسیار کوتاهی به نتیجه رسیده و این یک دستاورد بزرگ، تاریخی و بسیار مبارک است.دستاوردی که تنها متعلق به ملت ایران نیست بلکه می‌تواند راهگشای بسیاری از جوامع انسانی برای ساختن جهانی عاری از ظلم و تبعیض و تحقیر و سرشار از آزادی، عدالت و انسانیت باشد.

اینکه می‌گوییم منتظر تحولات بزرگ و مثبت و رسیدن به روزهای پرشکوه هستیم از آن جهت است که حرکت عمومی‌ملت‌ها، در جهت آزادی، عدالت و کرامت حقیقی، بسیار گسترده و امیدبخش است و روند آزادی اندیشه و رشد انسان، جهانی شده و سرعت گرفته است و کسی توان ایستادن در برابر آن را ندارد. حوادث زیبا و رویدادهای شگرفی در راه است چراکه این وعده تخلف ناپذیرخداوند است که در صورت تغییر در اندیشه، آرمان و مطالبه گری ملت‌ها، او خود شرایط عمومی‌جامعه را به نفع یکایک مردمان تغییر خواهد داد.

از خداوند منان می‌خواهیم که ملت ایران و همه ملت‌های جهان از هر قوم و نژاد و رنگ و زبان و مذهب و دین را در عبور از این فراز زمستانی تاریخ و در نیل به همراهی با بهار انسان‌ها – انسان کامل – یاری و موفق فرماید.

صبح رهایی انسان و شکست جهانی شیطان بسی نزدیک است و بهار با طلوع صبحی زیبا و دل انگیز در راه است. (الیس الصبح بقریب) إِنَّهُم ْيَرَوْنَهُ بَعِيدًا وَ نَرَاهُ قَرِيبًا

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.