در نقد مخالفت با قرارداد ۲۵ ساله؛ امروز بهترین زمان ممکن است!

هادی حق شناس

گیل نامه  /  آیا همین شعار طرح چینی‌ها که یک تجارت یک کمربندی را مطرح می‌کنند مگر همین ۱۰ سال گذشته نبود که مسیر ایران را حذف کردند و کشورهای اطراف جایگزین شدند، کسی دلشان به حال ما سوخت.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی گیل نامه  /    هادی حق شناس در آرمان نوشت:

در نقد مطلب آقای عباس عبدی که هم از فعالان سیاسی سال‌های بعد از انقلاب است و هم همواره مطالب بسیار ارزشمندی از ایشان در رسانه‌ها پخش می‌شود و من به شخصه از بسیاری از تحلیل‌های ایشان استفاده می‌کنم، می‌خواهم چند نکته‌ای ذکر کنم. استدلال‌هایی که آقای عبدی برشمرده در مقدمه این است که؛ مخالفتم مثل مخالفت بر مبنای موضوعاتی که شایع شده یا براساس یک سبقه یا سابقه تاریخی که معمولا برخی با قراردادهای بلندمدت مخالفند، نمی‌خواهم مخالفت بکنم بلکه مخالفم به دلایلی از جمله اینکه قوانین در ایران بلندمدت نیستند و به عنوان مثال آورده؛ برنامه چهارم که بهترین برنامه بوده با تغییر دولت و مجلس به کنار گذاشته شده یا استدلال کرده‌اند که؛ چرا فقط ما با چین رابطه داشته باشیم و روابطی مثل این با بقیه کشورها تنظیم نشود؟ یا اینکه گفته شده؛ این زمان بدترین زمان ممکن برای چنین توافقاتی است و آخرین استدلالی که انجام داده این است که؛ در دولت قبلی ۷۰۰، ۸۰۰میلیارد دلار منابع آمد اما بجا خرج نشد بنابراین اگر الان هم هزارمیلیارد دلار بیاید، دولت این را برای کسری بودجه خود استفاده خواهد کرد و در نهایت هم اشاره به این جمله کرده که؛ بدون اصلاحات اساسی اینگونه تفاهمنامه‌ها اثری ندارد.اینها مهم‌ترین نکاتی است که آقای عبدی اشاره کرده. من هم چند نکته در راستای نقد مطالب فوق می‌خواهم ذکر کنم و از آخر شروع می‌کنم. ما چقدر باید صبر کنیم تا اصلاحات اساسی صورت بگیرد و بعد قراردادها یا توافقنامه‌های بلندمدت منعقد کنیم؟ اصلاحات اساسی در دل توافقات بلندمدت ایجاد می‌شود. یقینا هر توافقی سازوکار خودش را دارد. این توافقات بین‌المللی ناخودآگاه نظام‌های بانکی و مالی و مالیاتی را متاثر می‌کنند. اقتصاد ملی را به اقتصاد بین‌الملل ربط می‌دهد. یکی از دلایلی که بانک‌های ما خیلی راحت در تحریم‌های ظالمانه آسیب دیدند، به خاطر این بود که در دور تحریم‌های قبلی سطح بانک‌های ما ارتقا پیدا نکرد و حتی پس از برجام ماه‌ها طول کشید تا بانک‌های ما به بانک‌های بین‌الملل وصل شوند. چون وقتی روابط خارجی بانکی و پولی و تجاری مدت ها متوقف شود، سطح استانداردها در دنیا ارتقا پیدا می‌کند اما در ایران متناسب با آن ارتقا پیدا نمی‌کند لذا این قراردادها منجر به ارتقای سطح خواهد شد. یعنی همان اصلاحات در دلش، متناسب با چارچوب قوانین ملی ایجاد خواهد شد. نکته دوم اینکه در دولت قبلی ۷۰۰، ۸۰۰میلیارد دلار پول آمد و معلوم نیست چه شد؟ باید گفت این موضوع که هزار میلیارد حجم توافقات می‌تواند باشد، اصلا موضوع بودجه نیست. بودجه موضوع دخل و خرج سالانه دولت در قالب مالیات‌ها، اسناد خزانه و حداکثر فروش نفت است. در اینجا که قرار نیست فروش نفتی انجام شود و قرار نیست این هزار میلیارد دلار وارد بودجه کشور شود. همانطور که پتروشیمی‌ها و معادن کشور قرارداد می‌بندند، سود آنها یا مالیات بر عملکرد آنها حداکثر وارد بودجه می‌شود. اصلا این هزار میلیارد وارد بودجه ایران نخواهد شد و اساسا این پول نفت به حساب دولت نمی‌آید. چینی‌ها، سرمایه‌گذاری انجام می‌‌دهند.

اتفاقا یکی از مزیت‌های قراردادهای خارجی این است که آنها مستقیم در پروژه هزینه می‌کنند. اینگونه نیست که مثلا در قالب بودجه ایران گاهی مجلس بودجه تصویب می‌کند و به یک وزارتخانه یا یک سازمان می‌دهد و سازمان در جای دیگر هزینه می‌کند. از جمله خوبی‌های قراردادهای بین‌المللی این است که محل هزینه مشخص است. به عنوان مثال، همین طرح فاضلاب شهر تهران وقتی از منابع بانک جهانی استفاده شده، مکان هزینه‌اش مشخص است. قرار نیست آنها به ایران وام بدهند و دولت ایران وام را بگیرد و در بودجه هزینه بکند. لذا این استدلال درستی نیست. اما اینکه گفته می‌شود این بدترین زمان ممکن است! اتفاقا این بدترین زمان ممکن نیست، بهترین زمان ممکن است. به خاطر اینکه اساسا امسال مفاد این قرارداد ۲۵ساله، نهایی نشده. مبنای این مفاد دقیقا در همان ماه اول بعد از برجام، وقتی رئیس‌جمهور چین آمد، گذاشته شد و بخش عمده کارهایش در همان سال ۹۴ انجام شد لذا در بهترین فرصت بعد از برجام بود.کشور در موضع قدرت بود و از اینکه بگذریم آیا ایران فقط با چین قرارداد ۲۵ ساله امضا کرده؟ آیا قرارداد بین ایران و پاکستان و هند، خط لوله گاز که خط صلح نام گرفت، مگر همین چند سال پیش انجام نشد؟ چرا آن اجرایی نشد؟ آیا خط لوله گاز به ترکیه مگر ۱۰ سال پیش انجام نشد، چرا آن نهایی نشد؟ آیا خط سوآپ نفت قزاقستان از طریق بندر نکا آغاز ولی به دلایل مختلف متوقف شد، مال دو دهه اخیر نیست، چرا نهایی نشد؟ پنبه ترکمنستان که از مرز اینچه برون گلستان به بندرعباس آمد چرا بعدا متوقف شد؟آیا خط باکو به جیحان در حال حاضر اجرایی نشده؟ آیا با همه کشورهای اطراف نرفتیم و مذاکره نکردیم و برخی از اینها منجر به قرارداد نشد؟ چرا اجرایی نشد؟ و امروز همه کشورهای اطراف ما مسیرهای دیگری برای سرمایه‌گذاری و ترانزیت کالا انتخاب نکردند؟ آیا همین شعار طرح چینی‌ها که یک تجارت یک کمربندی را مطرح می‌کنند مگر همین ۱۰ سال گذشته نبود که مسیر ایران را حذف کردند و کشورهای اطراف جایگزین شدند، کسی دلشان به حال ما سوخت؟ آیا اصولا با توجه به تجربه چهار دهه گذشته امکان روابط تجاری با آمریکا داریم؟ آیا امکان روابط تجاری با اروپا همین خط اینستکس را توانستند برای ما فعال کنند؟ آیا همین کشورهای خلیج‌فارس امروز کشتی‌های ما را راه می‌دهند؟ بنابراین ما در چهار دهه گذشته کشورهای زیادی را آزمودیم و مسائل و مشکلات زیادی برای ما اتفاق افتاده و همه چهار دهه گذشته هم همیشه در شرایط خاص و حساس بودیم و هیچ‌وقت از این فرصت‌ها استفاده نکردیم. و تفاهمنامه بین ایران و چین تفاهمنامه‌ای است که مراحل استصوابی آن باید در دولت و طبق قانون اساسی اگر قرار است سرمایه‌گذاری از یک حدی خارج شود باید به تصویب مجلس هم برسد. این حجم سرمایه‌گذاری هزار میلیارد دلار حجم سرمایه‌گذاری ۲۵ سال آینده است. در عین حال سرمایه‌گذاری و قرارداد با چین مغایر با سرمایه‌گذاری با بقیه کشورها نیست. ما یک بندر چابهار را با هندی‌ها مشارکت کردیم، چین با گوادر پاکستان مشارکت کرد. امروز ببینیم چینی‌ها در گوادر پاکستان چقدر سرمایه‌گذاری کرده‌اند و هند در چابهار چقدر سرمایه‌گذاری کرده است؟ ما فقط با چین تفاهمنامه نداشتیم، ما بیش از ۱۰ سال گذشته با هند چنین سرمایه‌گذاری در چابهار داشتیم ولی نکته این است که هر تفاهم بین‌المللی که انجام می‌شود یکبار می‌گویند که چابهار را به هندی‌ها واگذار کرده‌اند، یکبار می‌گویند که دریای خزر را به روس‌ها واگذار کرده‌اند و یکبار می‌گویند جزایر خلیج‌فارس را به یک کشور دیگر واگذار کرده‌اند. همیشه وقتی ایران خواسته که یک راهبرد بلندمدت تنظیم بکند، این مسائل مطرح شده. و نکته خیلی تاسفبار این است که اطلاعات این تفاهمنامه را باید یک سایت انگلیسی منتشر بکند و چه وقت انگلیسی‌ها در راستای منافع ایران گام برداشته‌اند که حالا دلسوز زیان ایران در قرارداد بین ایران و چین شده‌اند؟! این اشکال به وزارت امور خارجه و سایر دست‌اندرکاران این قرارداد ۲۵ ساله وارد است که اگر بخشی از این اطلاعات را زودتر منتشر می‌کردند- که البته جزئیات هیچ‌وقت قابل انتشار نیست چون اینها جزو اسرار قرارداد طرفین است-، شاید این شبهات کمتر می‌شد. اما در یک کلام ما امروز باید تفاهمنامه‌های بین‌المللی نه تنها با چین که با بقیه کشو‌رها را جنبه اجرایی ببخشیم تا آینده کشور را به روزمرگی نگذرانیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.