بازارگردانی دستوری یا بازی خطرناک بورس

نویسنده : دکتر رضا سیف پور_ پژوهشگر رسانه و اقتصاد سیاسی

اختصاصی  گیل نامه /  بازار سرمایه (بورس) یکی از شفاف ترین بازارها در اقتصاد کشورهای توسعه یافته است که در آن ، تنها عامل رونق یا رکود، افزایش یا کاهش قیمت ها و سود یا زیان فعالان ، نظام ساده «عرضه و تقاضا» است . لذا هر رویه یا ساختاری که به این بازار تحمیل شود و «شفافیت بازار» را مخدوش سازد ، با افزایش غیر متعارف ریسک ، سرمایه گذاران را دچار چالش های جدی کرده و ممکن است با فرار سرمایه گذاران از بازار بورس، اقتصاد کشور را با مشکلاتی جدی همراه سازد . متاسفانه علی رغم همه شعارها ، تا کنون در اغلب موارد حمایت دولت از بازار سرمایه باعث انباشته شدن ثروت تعداد کوچکی از فعالان(حقوقی ها) و متضرر شدن اکثر حاضرین تازه وارد یعنی مردم عادی(حقیقی ها) شده که به دلیل فقدان «سوادمالی» و مهارت حضور در بازار بورس ، دست مایه تصمیمات صحنه گردانان اصلی شده اند . این بار نیز به نظر می رسد سازمان بورس به عنوان مجری سیاست دولت در بازار سرمایه ، باتصمیم اخیر خود قصد دارد تا تحت عنوان حمایت ، فصل جدیدی از مداخلات فرمایشی در بازار سرمایه را آغاز کند .

آقای قالیباف اصل در پایان جلسه روز پنجشنبه (۱۳شهریور) به چند نکته بسیار مهم اشاره داشتند. ایشان گفتند ؛ « در جلسه ای که با حضور۶۰ الی ۷۰ درصد حقوقی های عمده بازار سرمایه برگزارشد ، دستورالعمل های جدید برای فرآیند جدید بازارگردانی با هدف افزایش رونق بازار و تسهیل نقدشوندگی صادرشده و قطعا نتایج مثبت این امر به سرعت دربازار مشاهده می‌شود . از دیگر تصمیمات اخذ شده افزایش دامنه فعالیت صندوق‌های سرمایه‌گذاری است و بر این اساس تسهیلاتی هم برای صندوق‌های سرمایه‌گذاری در سهام در نظر گرفته شده است. این تسهیلات ، سرمایه‌گذارانی را که از دانش یا فرصت کافی برای سرمایه‌گذاری مستقیم برخوردار نیستند تشویق می‌کند تا از طریق صندوق‌ها به سرمایه‌گذاری اقدام کنند .» ایشان همچنین تاکیدکردند « همواره روش غیرمستقیم بهترین روش برای سرمایه‌گذاران بورسی بوده و بازارگردان ضمن آنکه عامل ایجاد تعادل در بازار است ، با عرضه و تقاضای منطقی ضریب نقدشوندگی بازار سرمایه را افزایش می‌دهد. »

در این اظهارات آقای قالیباف نکات ناگفته بسیاری وجود دارد که چنانچه به هرکدام از آنها از پیش توجه نشود میتواند تهدیدی جدی برای بازار بورس محسوب شود . بطور مثال آیا حدود ۳۰ الی ۴۰ درصد حقوقی هایی که در جلسه حضور نداشتند با سیاست حمایتی اعلام شده موافقند . گزارش های رسیده از جلسه مذکور نشان میدهد که اکثر حقوقی های حاضر بیش از حمایت از وظائف بازارگردانی ، بطور طبیعی متعهد به سود و افزایش قیمت سهام خود بودند .علت تاکید صریح جناب قالیباف بر روش غیر مستقیم چیست ؟ انتخاب روش مستقیم سرمایه گذاری حق هرسرمایه گذار است و هرگونه قانون یا دستورالعملی که این حق را از سرمایه گذاران حقیقی بگیرد برخلاف قانون بازار و عدالت اجتماعی خواهد بود . نتایج مطلوب مورد نظر شرکت سهامی بورس که آقای قالیباف با قاطعیت نوید آن را داده اند چیست ؟ آیا آن نتایج مطلوب از نظر همه سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی به یک اندازه مطلوب است ؟!

نکته مهم دیگر اینکه اگرچه صندوق های سرمایه گذاری اختصاصی بازارگردانی سهام ، تجربه ای موفق در جهان و یکی از ارکان بازار سرمایه کاراست اما این به آن معنی نیست که در اقتصاد دولتی و دستورالعملی ما هم همچون اقتصاد های آزاد ، چنین کارکردی داشته باشند .

طبق دستورالعمل فعالیت بازارگردانی در بورس اوراق بهادار تهران، بازارگردانی با سه هدف تنظیم عرضه و تقاضا، محدود کردن دامنه نوسان و افزایش نقدشوندگی سهام صورت می‌گیرد و طبق تعریف ، بازارگردان شخصی است که ضمن توجه به سود ، از طریق خرید و فروش سهام ، اقدام به افزایش نقدشوندگی دارایی‌ها می‌کند. نکته قابل توجه اینجاست که در اغلب موارد ، فعالیت بازارگردانی ، همزمان با رکود مورد توجه مسئولان و فعالان بازار قرار می‌گیرد اما توجه به تجربه بازارگردانی در دوره‌های رکود گذشته ، نشان میدهد که نقش بازارگردانان بیشتر بر خرید سهام در شرایط مناسب متمرکز بوده و در چنین شرایطی خود به رقیبی قدرتمند در مقابل حقیقی ها تبدیل شده اند . لذا تضمینی وجود ندارد که در شرایط فعلی ، این صندوق‌های بازارگردانی در عمل تعادلی بین عرضه و تقاضا ایجاد کنند و طبیعی است که براساس سیاست منطقی مدیران و سهامداران خود، قبل از هرچیز سعی در حمایت از سرمایه خود داشته باشند.

از سوی‌ دیگر، همین صندوق های بازارگردانی با توجه به ساختار مالکیتی و مدیریتی خود به عنوان دارنده اطلاعات نهانی به شمار می‌رود . لذا چنانچه استراتژی‌ها‌ ،رویکردها و برنامه‌های شفاف سازی همانند بازارهای موفق جهان ، به درستی طراحی نشود و معاملات ایشان به صورت آنی و در طول ساعت قانونی بازار منتشر نشود ، بیم آن می رود که اصل بازار سرمایه زیر سوال رفته و به سان سال های گذشته ، همین بازارگردانان به عامل ورود اطلاعات رانتی و نوسان سازی های پی در پی در بازار تبدیل شوند و در پی بی اعتمادی ایجاد شده ، با خروج سرمایه گذاران (حقیقی و حقوقی) ریزش های جدی همچنان تداوم یابد . لذا تصمیم عجولانه و دستوری سازمان بورس و اوراق بهادار در الزام فعالیت‌های اقتصادی براساس چارچوب و دستورالعمل های فرمایشی ، بی توجهی به فاصله زیاد بین تعهدات و شرایط بازارگردانی با واقعیت‌های جاری بازار و وابستگی صندوق‌های بازارگردانی به شرکت‌های بزرگ ، میتواند خطری جدی فرا روی بازار بورس و اقتصاد کشور محسوب شود .

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.