اقتصاد مرغی و خروس هایی که باید تخم بگذارند!

نویسنده : دکتر رضا سیف پور ، پژوهشگر رسانه و اقتصادسیاسی

گیل‌نامه /  همین چند وقت پیش بود که جوجه های یک روزه را زنده زنده دفن میکردند تا مبادا قیمت مرغ پایین بیاید . بعد هم که خبر آن رسانه ای شد گفتند آنها مرغ نبودند و جوجه خروس هم که به درد کسی نمی خورد . بعد از مدتی ناگهان قیمت تخم مرغ سر به فلک کشید وکار به جایی رسید که مدیران اقتصادی دنبال خروس هایی می گشتند که برایشان تخم بگذارد ! اما خروس که تخم نمی گذارد !  برای اینکه به درجه کارآمدی یک سیاست اقتصادی پی ببریم نیاز به فرمول های پیچیده و مدل های مختلف اقتصادی نیست . کافیست ببینیم سیاست‌گذار ، در نهایت منافع چه کسانی را در نظر داشته است . منافع یک گروه اندک وابسته به قدرت یا آحاد جامعه ؟

همین چند وقت پیش بود که جوجه های یک روزه را زنده زنده دفن میکردند تا مبادا قیمت مرغ پایین بیاید . بعد هم که خبر آن رسانه ای شد گفتند آنها مرغ نبودند و جوجه خروس هم که به درد کسی نمی خورد . بعد از مدتی ناگهان قیمت تخم مرغ سر به فلک کشید وکار به جایی رسید که مدیران اقتصادی دنبال خروس هایی می گشتند که برایشان تخم بگذارد ! اما خروس که تخم نمی گذارد !

تازه درکوران بی ارزش شدن پول ملی ما مردم به قیمت بالای تخم مرغ و حذف آن از میز صبحانه عادت کرده بودند که ناگهان قیمت مرغ (در مقایسه با سال قبل) ۱۳۰ درصد افزایش پیدا کرد . البته شور و نشاط مردم در صف های کرونایی در حالی که زیرباران می لرزند و ظفرمندانه یک مرغ یخ زده کیلویی ۱۵ هزار تومان را با خود به خانه می برند نشان میدهد که این در اقتصاد مرغی نباید تعجب کرد اگر روزی خروس ها هم تخم بگذارند! . با همه این احوال آنهایی که باید بدانند ، خوب می دانند که این سیاست های اقتصادی بزن در رو هیچ کارآمدی ندارد و متاسفانه خیلی هم دوام نمی آورد .
برای اینکه به درجه کارآمدی یک سیاست اقتصادی پی ببریم نیاز به فرمول های پیچیده و مدل های مختلف اقتصادی نیست . کافیست ببینیم سیاست‌گذار ، در نهایت منافع چه کسانی را در نظر داشته است . منافع یک گروه اندک وابسته به قدرت یا آحاد جامعه ؟ تعریف عدالت در اقتصاد هم به همین سادگی است . بقیه حرف ها فقط مصرف انتخاباتی دارد و در خوش بینانه ترین حالت چراغ سبز های آشکاری به تامین کنندگان هزینه انتخابات به شمار می آیند . یک آمار سرانگشتی نشان می دهد ، برای واردات نهاده‌های دامی از ابتدای سال تا پایان مهرماه بیش از ۵/۲ میلیارد دلار ارز ۴۲۰۰ تومانی تخصیص یافته است. این یعنی نزدیک به ۵۴ هزار میلیارد تومان یارانه پنهان که حدود ۱۹ درصد بیش از کل هزینه پروژه‌های عمرانی اجرا شده در کشور است . شاید حالا گفتنش کمی دیر شده باشد اما به زبان ساده اگر شما ابتدای سال یک سوله اجاره میکردید و میتوانستید به نحوی با جریان های ذی نفوذ ارتباط برقرار کنید حتما سهمی بزرگ از این ثروت بادآورده نصیب تان می شد . بدتر از همه اینکه بخش مهمی از این رانت اقتصادی دردست افراد بسیار محدودی است که میتوانند تعیین کنند این نهاده ها چه زمان و با چه قیمت دراختیار تولید کننده قرار گیرد.! چرخه تولید تا مصرف هم که خود حکایت عجیب تری دارد.
خوب که دقت کنیم سناریوی مرغ در دیگر سیاست های اقتصادی ما هم تکرار شده است . سیاست به اصطلاح رونق بورس و آزادسازی سهام عدالت به کجا ختم شد؟ مردم مانده اند با کیسه خالی و عده ای قلیل با جیب های پر . صادرات و واردات بی موقع محصولات کشاورزی ، تغییر کاربری های غیر ضروری ، نوسان ارز و دلار ، سکه فروشی و ده ها رویه نادرست که هرکدام به عنوان یک سیاست اقتصادی تلقی شد و به جای منافع عمومی منفعت افرادی قلیل را به همراه داشت حاصلی نداشت جز آنکه هر چند سال به چند سال باعث ظهور طبقه نوکیسه جدید و عمیق تر شدن فاصله طبقاتی شد . حالا وقت آن رسیده که باور کنیم اقتصاد مرغی به جایی ختم نمیشود و در هیچ اقتصادی تا بحال خروس ها تخم نگذاشته اند.

گیل‌نامه /  انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.