ادعای جدید فارین پالیسی درباره توافق واشنگتن و تهران

پیکر برجام جان دوباره می گیرد؟

گیل نامه /     یک توافق غیررسمی و نانوشته بین ایران و آمریکا جایگزین ضعیفی برای یک توافق رسمی است، اما در شرایطی که افزایش تنش‌ها به مرحله بحرانی نزدیک می‌شود، یک توافق کوچک دقیقاً همان چیزی است که اکنون به آن نیاز داریم.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی گیل نامه /       شایعات فراوانی وجود دارد مبنی بر اینکه پس از ۱۰ ماه تقریباً بی‌تحرکی دیپلماتیک، ایالات متحده و ایران در آستانه رسیدن به یک توافق غیررسمی هستند که از تشدید بیشتر تنش بین دو طرف جلوگیری می‌کند. آنچه که مطرح است تمدید توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ نیست، بلکه تفاهم نانوشته‌ای است که هیچ‌کدام از طرفین آن را نقض نخواهند کرد.

پیروزی دوطرفه

به نوشته فارین پالیسی، طی سال‌ها، دیپلماسی بین ایالات متحده و ایران به طور پیوسته تنزل یافته است. از مذاکرات مستقیم فشرده و گاهی هفته‌ای که منجر به برجام شد تا مذاکرات عمدتاً غیرمستقیم فعلی که به یک تفاهم غیررسمی نانوشته منتهی شده است.

با این حال، این برای هر دو کشور یک پیروزی است؛ زیرا، بدون این توافق غیررسمی، دو طرف به سمت یک رویارویی فاجعه‌بار حرکت خواهند کرد.

هنوز چیزی اعلام نشده است، اما طبق گزارش‌ها، این توافق غیررسمی شامل تعهد ایران به عدم غنی‌سازی بیش از ۶۰ درصد، توقف یا کندکردن ذخیره‌سازی اورانیوم غنی‌شده در این سطح، توقف حملات علیه نیروها و پیمانکاران آمریکایی در سوریه و عراق، خودداری از همکاری نظامی و موشکی با روسیه و گسترش همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است. در مقابل، ایالات متحده از تشدید تحریم‌ها علیه ایران دست کشیده، توقیف نفتکش‌های نفتی ایران را متوقف می‌کند و از فشار بر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی یا شورای امنیت سازمان ملل برای اتخاذ تدابیر تنبیهی علیه تهران خودداری می‌کند.

علاوه بر این، تهران در ازای آزادسازی دارایی‌هایش در بانک‌های خارجی و همچنین آزادی چهار ایرانی زندانی در آمریکا، چندین شهروند آمریکایی را که ایران زندانی هستند را آزاد می‌کند. این پول‌ها به ایران بازگردانده نمی‌شود، اما تهران می‌تواند آن را صرف غذا و دارو کند.

جدیت در مذاکره

در چند هفته گذشته، نشانه‌هایی از یک پیشرفت کوچک دیده شده است. مقامات ایرانی و آمریکایی در نیویورک و عمان بی‌سروصدا دیدار کرده‌اند. سید بدر البوسعیدی، وزیر امور خارجه عمان در هفته گذشته در مصاحبه‌ای نسبت به آینده توافق ابراز خوش‌بینی کرد و گفت که وی جدی‌بودن را از سوی تهران و واشنگتن احساس می‌کند. البوسعیدی به المانیتور گفت: «آنها نزدیک (به توافق) هستند». همچنین دولت بایدن به دولت عراق اجازه داده تا بدهی ۲.۷۶ میلیارددلاری گاز و برق خود به ایران را بپردازد. در حالی که واشنگتن اصرار دارد که این یک معافیت معمول است، طرف عراقی می‌گوید که در دیدار وزیر امور خارجه عراق و آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا در حاشیه کنفرانسی در عربستان سعودی، بر سر آن توافق شده بود.

و از همه مهم‌تر، رهبر ایران در سخنرانی ۱۱ ژوئن خود، موافقت خود با توافق به شرط دست‌نخورده ماندن زیرساخت‌های هسته‌ای کشور را اعلام کرد.به نظر می‌رسد جزئیات گزارش‌شده از توافق غیررسمی به این شرط پایبند باشد. در همان روز، محمد اسلامی، رئیس آژانس اتمی ایران با گفتن اینکه علت افزایش غنی‌سازی تهران مجبورکردن غرب به لغو تحریم‌ها بود، نشان داد که تهران مشکلی با توافق ندارد.

حیات تازه بر پیکر نیمه‌جان برجام و توقف ۱۸ ماهه تنش‌ها

از بسیاری جهات، این توافق غیررسمی به برجام نیمه‌جان حیات تازه می‌بخشد. عوامل مختلفی، مانند فقدان اراده سیاسی باعث شده بود که برجام نه نمی‌توانست احیا شود و نه اجازه مردن داشت. دو طرف در به‌دست‌آوردن اراده برای احیای توافق با مشکل مواجه بودند. با این حال، آنها به طور مشترک تمایل داشتند که از بحرانی که بعد از اعلام مرگ برجام رخ می‌داد، اجتناب کنند. راه حل این بود که وانمود کنیم که برجام زنده است. تا زمانی که هیچ یک از طرفین اقدامات خود را تشدید نکرده باشند و تا زمانی که اسرائیل از خرابکاری در کار ایالات متحده خودداری کند، این تظاهرکردن می‌تواند مفید باشد.

این علاقه مشترک تقریباً ۱۸ ماه دوام آورد. گسترش فعالیت‌های هسته‌ای ایران و همچنین مصادره نفتکش‌های ایرانی توسط ایالات متحده، این توازن شکننده را تهدید می‌کند. با توافق برای توقف تنش‌های متقابل، امیدی است که بتوان تا ۱۸ ماه دیگر از بحران جلوگیری کرد. آنچه در ابتدا یک تفاهم ناگفته بود اکنون به یک توافق غیررسمی تبدیل شده که بزرگ‌ترین خواسته دو طرف را تأمین می‌کند: زمان.

جو بایدن می‌خواهد تا قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۴ از هرگونه بحران با ایران جلوگیری کند. با توجه به بحران‌ها و تنش‌های اوکراین و تایوان، او نمی‌تواند جنگ دیگری در خاورمیانه را تحمل کند. تهران نیز به نوبه خود نیازمند تسکین اقتصادی و همچنین آرامش از طرف آمریکا است تا بتواند به عادی‌سازی خود با کشورهای عربی ادامه دهد. علاوه بر این، تهران می‌خواهد توافق را حداقل تا سال ۲۰۲۵ و زمانی که برخی از محدودیت‌های کلیدی برنامه هسته‌ای ایران منقضی می‌شود، زنده نگه دارد.

فقدان اراده سیاسی و تغییر شرایط داخلی و ژئوپلیتیکی

این واقعیت که یک توافق مکتوب و رسمی دور از دسترس به نظر می‌رسد، بازتابی از فقدان اراده سیاسی و تغییر شرایط داخلی و ژئوپلیتیکی است.

اعتراضات ۱۰ ماه گذشته ایران، اشتهای کمی که در کنگره آمریکا برای تصویب مجدد توافق هسته‌ای وجود داشت را تقریباً از بین برد. با این حال، یک توافق غیررسمی نیازی به تصویب کنگره ندارد و بایدن را قادر می‌سازد تا از سرشاخ‌شدن با مجلس فرار کند. تهران نیز به نوبه خود معتقد است که هرگونه توافق رسمی کوچک‌تر از برجام به ضررش خواهد بود، زیرا اهرم هسته‌ای ایران را کاهش خواهد داد. با این حال، یک توافق کوچک و غیررسمی این عیب را نخواهد داشت.

تغییر مؤلفه‌های ژئوپلیتیکی نیز توافق رسمی را دشوارتر می‌کند. نه تنها با گذشت زمان و پیشرفت هسته‌ای ایران، دستیابی به یک توافق سخت‌تر شده، بلکه همچنین به خاطر جنگ اوکراین، مهم‌تر نیز شده است.

برخلاف انتظار واشنگتن، گذشت زمان توان چانه‌زنی تهران را تضعیف نکرده است. علی‌رغم تحولات داخلی و کاهش شدید محبوبیت دولت، ایران برنامه هسته‌ای خود را گسترش داده، روابط با عربستان سعودی را عادی کرده و روابط نظامی خود با روسیه را تقویت کرده است. در نتیجه، هرگونه توافق، رسمی یا غیررسمی، برخی از پیشرفت‌های ایران در این جبهه‌ها را عقب می‌راند.

اگر برجام احیا می‌شد

اگر دولت بایدن با صدور یک فرمان اجرایی در ژانویه ۲۰۲۱ به برجام بازگشته بود، یا اگر تهران در مورد طرح پیشنهادی مذاکرات آگوست ۲۰۲۲ ان‌قلت نمی‌آورد، اکنون واشنگتن مجبور نبود تا با این دستاوردهای ایران سروکله بزند. در واقع، اگر برجام احیا می‌شد، ایران به احتمال زیاد به روسیه کمک نمی‌کرد، زیرا اگر از سمت غربی‌ها چیزی برای ازدست‌دادن می‌داشت، با تحلیل هزینه فایده آن، جور دیگری عمل می‌کرد.

یک فاکتور غیرقابل‌پیش‌بینی

اسرائیل هم‌چنان در این مسئله یک فاکتور غیرقابل‌پیش‌بینی است. بنیامین نتانیاهو وسواس زیادی برای ازبین‌بردن توافق هسته‌ای دارد و اسرائیل بارها به صراحت اعلام کرده که به توافق واشنگتن با ایران متعهد نخواهد بود. اما در مواجهه با بحران مشروعیت بی‌سابقه داخلی و تنش بزرگ با تشکیلات امنیتی اسرائیل، ممکن است نتانیاهو مانند گذشته توانایی مانور در دیپلماسی ایران و آمریکا را نداشته باشد.

زمانی که در کنست در مورد توافق غیررسمی بین ایالات متحده و ایران از او سؤال شد، تقریباً شکست‌خورده به نظر می‌رسید و توضیح داد که بایدن در حال مذاکره برای یک توافق کوچک است، نه یک توافق کامل. او به اعضای کنست گفت: «ما از پس آن برمی‌آییم». حتی ممکن است نتانیاهو به این نتیجه برسد که یک توافق غیررسمی نیز بی‌فایده نبوده و می‌تواند تا پس از سال ۲۰۲۵ و تا زمانی که بتوان چالش بزرگ‌تری علیه برجام ایجاد کرد، برای او زمان بخرد.

توافقی قابل اعتماد؟

فارغ از محاسبات اسرائیل، آیا می‌توان به یک توافق غیررسمی و نانوشته اعتماد کرد؟ ته ماجرا این است که این توافق تنها تا زمانی که منافع واشنگتن و تهران در اجتناب از بحران را تأمین کند، باقی خواهد ماند. هیچ یک از طرفین از ضعف خود بی‌اطلاع نیستند. اگر ایالات متحده بتواند یک توافق‌نامه کاملاً کارآمد و مکتوب را که در قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد گنجانده شده است، به جا بگذارد، پس این توافق در درازمدت، ارزش مکتوب‌شدن را ندارد.

اما در کوتاه‌مدت، یک توافق کوچک و غیررسمی به دو طرف فضایی برای تنفس داده و اگر اراده سیاسی وجود داشته باشد، تنش‌زدایی به وجود آمده می‌تواند فرصت مذاکره برای یک توافق طولانی‌تر را ایجاد کند. اما فعلاً به یک آتش‌بس سیاسی نیاز است.

اکوایران

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.