یک بام و دو هوا

گیل نامه / کنفرانس خبری علی دایی جذاب بود. اصلا کاراکتر علی دایی، کاراکتر جذابی است. این بار هم خروجی اظهار نظرهایش، جالب توجه بود. از آنجا که سرّ “دلبران” را از زبان “دیگران” می شنیدیم.
از قیمت محصولات سایپا بگیر تا خلف وعده شان درباره خودروهای ثبت نامی، از افتخار به کیفیت اخراج شدنها، تا داستان اموال شخصی. اینها و بقیه موارد گفته شده، همه و همه ورد زبان این روزهای مردمان کوجه و بازار است. و همینجاست که وقتی از زبان یک سلبریتی جاری میشود، انگار حرف دل میلیونها انسان گفته شده که هرگز به تریبونهای در اختیار امثال دایی، نه دسترسی دارند و نه خواهند داشت. اما حقایق و واقعیتهایی که بر زبان دایی جاری شد، روی دیگری هم دارد.
خیلی دوست دارم تا بدانم نظر دایی درباره پولی که در فوتبال حرفه ای!!! ایران خرج میشود، تابع کدام منطق و رویه اقتصادی و در چهارچوب کدام قسمت از عدالت اجتماعی است. بگذارید همینجا سر یک موضوع به توافق برسیم. واضح و مبرهن است که فوتبال به عنوان یک ابر پدیده اجتماعی در رسته مشاغل سرگرمی قرار میگیرد که طبیعتا نیازمند سرمایه گذاری توسط اشخاص حقیقی و حقوقی است. اما نسبت هزینه کرد اشخاص در فوتبال به خروجی حاصل از آن و نسبت به رتبه و جایگاه واقعی فوتبال ایران در دنیا، تا چه حد تراز و اصولی است؟
فوتبالی که در همه کشورهای صاحب ادعا در آن، خودکفاست و با وضع ساز و کارهای منطقی و معقول، خودش، خرج خودش را در می آورد، با آنچه که در فوتبال ما میگذرد، تا کجا قابل مقایسه است؟ حالا در همین فوتبال فشل، که به زندگی انگل وار خو کرده و از جیب هوادار تا بودجه مملکت، سهم و ادعا دارد، حرف کسی مثل علی دایی، چگونه قابل تفسیر است؟ دایی، چگونه در حرفه ای شاغل است که هیچ بازدهی نسبت به سرمایه هزینه شده اش ندارد، آنگاه از حق حرف میزند؟
علی دایی را همه میشناسیم. آدم خودساخته و موقعیت شناسی که در حرفه خود، به نسبت امکاناتش به سقف ممکن رسیده است. کسی که به خاطر دانش اجتماعی اش، همیشه پایش را در جای سفت گذاشته و هیچگاه هم ذره ای از توافقات و قرار دادهایش کوتاه نیامده است. همین است که وقتی میگوید، حقوق من را ندهید اما حوق بازیکنانم را چرا، لبخندی ناخودآگاه، بر لبها می‌نشیند.
از دایی باید پرسید. شما که دغدغه هزینه های ناحق تحمیل شده بر مردم را (به درستی) دارید، چرا علیه افسارگسیختگی هزینه های جاری در فوتبال، کلامی نمیگویید؟ حتی اگر کم هزینه ترین تیم را بسته باشید، که بعید است، با این حجم حق طلبی و حقیقت خواهی، چرا یکبار از پولهای بی حساب خرج شده در فوتبال (که خودتان از آن بهره میبرید) حرفی نمیزنید؟ ۶۰۰میلیارد (به گفته وزیر ورزش) پولی که در فوتبال ایران دور ریخته میشود (نسبت به بازده)، چرا شما را به تکاپو نمی اندازد؟
آیا قیمت مربیان و بازیکنان شاغل در ایران، قیمتهای واقعی است؟ آیا بخش بزرگی از بدنه فوتبال ایران، جز عده ای محدود، هنگام عقد قرارداد نمیدانند که ممکن است به بخش بزرگی از مبلغ قراردادشان نرسند؟
یک بازیکن تیم شما (که سنگشان را به سینه میزنید) در یک سال، معادل چند سال حقوق کارگر همان کارخانه سایپا (که سنگ او را هم به سینه میزنید) حقوق میگیرد؟ برای روزی ۲ ساعت تمرین یا بازی؟ میزان فرسایش شغلی یک بازیکن فوتبال باشگاه سایپا، چقدر بیشتر از کارگر همان کارخانه است؟
اشتباه نکنید. اینجا قصد مقایسه صرف نیست. هدف این است که از علی دایی بپرسیم، اگر ماحصل زحمات یک کارگر سایپا، تولید محصولی است که قیمتی چندین برابر ارزش واقعی اش دارد، ماحصل زحمات بازین فوتبال باشگاه سایپا (یا سایر همقطارانش) چیست؟
جز اینکه حریفی باشد برای بازی با چند تیم معدود که برد و باختشان فلسفه وجودی فوتبال از دیدگاه سرگرم سازی را فراهم میکند؟
علی دایی، به گواه گذشته، تا دینار آخر مطالباتش از سایپا را خواهد گرف. و طبیعتا مسوولیتش در قبال احقاق حق شاگردانش در آن تیم، به همین اظهار نظرهای روزهای اخیر، ختم خواهد شد. اما ای کاش، حالا که از همین فوتبال گرانقیمت و نسیه پرداز و بی بازده، امرار معاش میکند، نشود حکم آن همکارش که این فوتبال کثیف را نمیخواست، اما مادام که جای حضورش بود، از آن کثافت دست نکشید. او هم عاشق فوتبال بود. مثل همه کارورزان دیگر این رشته. و چه عشق پرمنفعت و جذابی.

 

گیل نامه /  انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

#گیل نامه

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.