اسارون بیخ سنبل رومیست

گیل نامه /  اسارون آنچه در میان باریکی و ستبری بود نیکوتر بود و طبیعت آن گرم و خشک است. در درجه دوم گویند اسارون بیخ سنبل رومیست و اگر آنرا بکوبند و با شیر تازه بیامیزند و بر زیر خصیه بمالند نعوظ عجب آرد.غلاف تخم آن مانند غلاف بذرالنبج است.

 

اسارون گیاهی از تیره ی Aristolochiaceae علفی، چندساله، خیلی کوچک که ارتفاع آن تقریبا ۱۵ سانتی متر است. این گیاه روی زمین گسترده و پهن میشود.

اسارون نام های دیگر: آسارون، برباله، از اروم، تگر، رادیکس از ارائی و سرانیون است.

نام فارسی:  اسارون

تیره :Aristolochiaceae

نام انگلیسی : Aristolochiaceae- Asarum europaeum L – Asarum

مشخصات اسارون

گیاهی است از خانواده‌ی Aristolochiaceae، علفی، چند ساله، خیلی کوچک و بلندی آن کمتر از پانزده سانتی‌متر است، به طوری که گیاه روی زمین خوابیده و گسترده می‌باشد. ریشه‌ی آن کمی دراز، کج و گره‌دار و کمی افقی در خاک قرار دارد، رنگ آن زرد و قطر آن کمی کم‌تر از قطر ساقه‌ی زیرزمینی زردچوبه است. برگ‌های آن مدور به شکل گوش انسان و یا به شکل کف پای شتر. گل‌های آن منفرد است که رنگ قسمت خارجی آن سبز کثیف مخلوط با قرمز و رنگ داخل آن قرمز می‌باشد و در اردیبهشت ماه ظاهر می‌شود. این گیاه در جنگل‌ها و کوهستان‌ها کنار نهرها و نقاط سایه‌دار مناطق معتدل اروپا و شمال آسیا به طور خودرو می‌روید، در ایران تا به حال شناسایی نشده است.

ساقه ی آن بزرگ، گسترده، گره دار و ناصاف است. ساقه های آن از دیگر اجزاء آن مفیدتر است.

برگ‌های گیاه اسارون تقریبا به شکل قلب است.

گل های این گیاه در میان برگ‌ها و نزدیک به ساقه، بنفش رنگ و شبیه گل بنگ است. گل‌های آن منفرد و رنگ اجزا خارجی آن سبز تیره یا چرک است و رنگ اجزاء داخلی آن قرمز است و در اردیبهشت ماه ظاهر می شود.

ریشه ی آن کمی دراز، کمی کج، گره دار و تقریبا به شکل افقی در خاک قرار دارد، رنگ آن زرد و قطر آن کمی کمتر از قطر ساقه ی زیرزمینی زردچوبه است.

تخم زیادی دارد. خوشبو است و زبان را به خارش می اندازد. هر چه خوشبوتر باشد بهتر است.

محل رویش این گیاه در جنگل‌ها، کوهستان ها، کنار نهرها و نقاط سایه دار مناطق معتدل است.

در ایران تا به حال مشاهده نشده است اما در اروپا و شمال آسیا به طور خودرو می روید.

از این گیاه در اکثر نسخه های دارویی (گیاه درمانی) استفاده میشود.

خواص اسارون

بیخ گیاهی است برگ آن مانند برگ نبات لادن خُردتر و شکوفه وی ارغوانی رنگ بود و تخم وی مانند خسک دانه بود. در کوههای روم و در مصر و در همدان نیز میباشد و آن دو نوع بود غلیظ و دقیق و از یک بیخ ریشه ها بسیار بودبشکل ناردین اما ریشه ناردین باریکتر میباشد و رنگ ناردین زرد بود مانند مامیران اما اسارون آنچه در میان باریکی و ستبری بود نیکوتر بود و طبیعت آن گرم و خشک است در درجه دویم و گویند اسارون بیخ سنبل رومیست و این خلاف است . ( برهان )
ناردین بیخ سنبل رومیست و گفته شود. اما منفعت اسارون ، سودمند بود جهت دردهای اندرون و ملطف و مسخن بود.
مقوی معده بود و نسیان و امراض دماغی را سود دهد و شربتی از وی سه مثقال بود با ماءالعسل نافع بود جهت استسقاء و حیض براند و سودمند بود جهت صلابت سپرز و مثانه را قوت دهد و سنگ گرده بریزاند. و در خواص او آورده اند که چون بکوبند و با شیر تازه بسرشند و ضماد کنند میان هر دو ورک ، باه را برانگیزاند و انعاظی تمام آورد و مجربست و گویند مضر است بشش و مجفف اعصاب بود و مصلح وی مویزج است و گویند مصلح آن مویز است که در روغن بادام جوشانیده باشند. بدل آن یک وزن و نیم وج و دانگی وزن آن حماما و جالینوس گوید بدل آن زنجبیل است . (اختیارات بدیعی )

بلغت سریانی بیخ گیاهی است پرگره و دراز و باریک و کج و از زردچوبه باریکتر وبا اندک عطریه و تندی و سفید مایل به زردی و بعضی اغبر مایل به زردی و منبت او جنگلها و گیاه او منبسط بر روی زمین و برگش شبیه به برگ نبل و لبلاب و از آن کوچکتر و مایل به استداره و گلش بنفش و در زیر برگ شبیه به گل بنج و تخمش مثل تخم کاجیره که قرطم عبارت از اوست و قسمی از آنرا ساق بقدر ذرعی و مدور و برگش مثل برگ قنطوریون دقیق و اعلاء ساق پرشعبه بعضی بر بالای بعضی و در اطراف شعبها مثل دانه گندم و در جوف آن چیزی زغبی و بیخش بسطبری خنصر و کم گره و خوشبو و خوش طعم و قسمی را برگ مثل قسم اول و اغبر و صلب و شاخهای او پراکنده و باریک و گلش بزرگ و بنفش و ثمرش مثل ثمر کبر و در جوف او تخمی مثل تخم خطمی و بر اشجار می پیچد و بیخش ساری در تحت ارض و پرگره و قوی الرایحه و تلخ و لذاع و این قسم مخصوص است در رفع سموم و گزیدن مارها و قسمی را برگ از همه اقسام ریزه تر و شاخهای او منبسط بر روی زمین و گلش بنفش و بیخش نرم و بی گره و زرد و تلخ و با عطریه و منبت او کوههای ساده و این قسم ضعیف ترین اقسام اربعه است و مجموع او در آخر دوم گرم و خشک و بهترین او قسم اول است که از فرنگ و افریقیه و شام خیزد و ملطف و محلل و مدر و مفتح و منقی معده و جگر و سپرز و گرده از اخلاط بارده و با ماءالعسل مسهل قوی بلغم و جهت حصاه و عسر بول و احتباس حیض و درد ورک و مفاصل و عرقالنساء و نقرس نافع، خصوصاً که دو ماه در آب انگور خیسانیده باشند و باید به ازاء هر سه مثقال او آب انگور چهار رطل و نصف باشد و با شیر شتر و گوسفند مبهی قوی مبرود و مرطوب است و جهت تسکین دردهای باطنی و استسقا و یرقان سددی و ورم رخو جگر و تنقیه آلات بول از رطوبات لزجه و امراض بارده دماغی و سدّه جگر و صلابت سپرز و اکتحال او جهت امراض طبقه قرنیه و دود آن جهت گریزاندن عقرب و ضماد او با شیر تازه بر کنج ران و پشت زهار جهت نعوظ بسیار موثر و مضرّ ریه و مصلحش مویزج و قدر شربتش از یک مثقال تا سه مثقال و بدلش وج مثل وزن او یا زنجبیل است یا نصف او خولنجان و نصف او وج و حکمای هند را اعتقاد آنست که چون قبل از آبله نیم درهم او را با نبیذ برنج بنوشند آبله بسیار کم برآید و مجرب میدانند. (تحفه حکیم مومن ).

حشیشه ذات بزور کثیره عقد الاصول معوجه یشبه الثیل ، طیبهالرائحه، لذّاعهاللسان و لها زهر بین الورق عند اصولها، لونها فرفیری شبیهه بزهرالبنج . (مفردات قانون ص ۱۵۷ س ۲). گیاهی است با تخمهای بسیار با ریشه پرگره و پیچ پیچ ، شبیه به ثیل ، خوشبوی زبان گز، رنگ گلش ارغوانی ماننده گل بنگ، بهندی تگر. (موید الفضلاء). ناردین برّی . حرف بابلی . حرف السطوح . تلسفی .

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.