سخنی با اتاق اصناف گیلان

گیل نامه / قانون مالیاتها و معافیتهای بیمه ای می تواند یک “فرصت”برای “اصناف”باشد و دیگر چراغی با این قوانین خاموش نشود البته اگر ستاد اتاق اصناف گیلان تکانی به خودش بدهد.

 

شاید آنروز که “علاءالدوله”حاکم تهران،به بهانه گرانی قند،عده ای ازمعتمدان بازار تهران را فلک بست هرگز نمی پنداشت که جرقه های آتش یک خیزش بزرگ سیاسی-اجتماعی(جنبش مشروطیت)را شعله ور می کند.حجره داران بازار در ائتلافی قدرتمند با حجره نشینان حوزوی،پس از کش و قوس فراوان و یکسال -حدودا-بعد از شروع حرکتشان،پادشاه مسلول قجری را وادار به امضای فرمان مشروطیت کردند تا مظفرالدین شاه،ناکام ازین دنیا نرود.بازار اما دوبار دیگر قدرتش را طی۱۵۰سال اخیر،به رخ تاریخ این کشور کشیده است.یکبار در جنبش ملی شدن صنعت نفت،آنجا که بازاریان دخلشان را برای حمایت ازنخست وزیر ملی”دکتر مصدق”در طبق اخلاص گذاشتند تا اوراق قرضه ملی بخرند و به تدبیر آقای نخست وزیر برای عبور از تحریم خرید نفت از سوی انگلیس(درست مثل امروز که آمریکا تحریم مان کرد)کمک کنند و بار دیگراما، در انقلاب۵۷بودوآن زمانی که پهلوی دوم میخواست به مدد ثروت بادآورده نفت،مدرنیزم را به عمق جامعه ایرانی تزریق کند.سلطان صاحبقران می خواست با راه اندازی شبکه ای از فروشگاههای زنجیره ای و شرکتهای پخش مویرگی،نحوه ی توزیع کالاها را تغییر دهد و”بورژووازی بازاری”را از شیوه سنتی “حجره داری”به شبکه مدرن”زنجیره تامین”گره بزند تا به زعم خودش کالاها وخدمات با قیمت کمتری دست مصرف کننده برسد غافل ازینکه اقتصاد منطق خودش را دارد وبازار هم.او بجای تعامل با شبکه سنتی بازار برای تعدیل قیمت،بفکر تقابل با آن بود و چون از تاریخ درس نگرفته بود حجره داران(حوزوی و بازاری)طومار سلطنتش رابا انقلاب درهم پیچیدند و طرحی نو درانداختند.بازار نه تنهاخرج انقلاب را کشید و هزینه تحصن واعتصاب کارگران را قبول نمود بلکه هواپیمای “قائد اعظم”انقلاب و هیات همراهش را هم چارتر کرد تا خیال انقلابیون از همه بابت جمع باشد.انقلابیون جوان اما پس از به قدرت رسیدن،ازیاد نبردند که حرمت بازار را نگهدارند تا جایی که” حبیب الله عسگر اولادی”را وزیر بازرگانی دولت میرحسین موسوی کردند و “یحیی آل اسحاق”را هم وزیر بازرگانی دولت هاشمی.این هردو اگر چه از تبار سیاسی”جمعیت-حزب- موتلفه”بودند اما خاستگاه طبقاتی شان را فراموش نکردند و در همه حال مدافع منافع بازار شدند.البته موتلفه هم در تمام سالهای پس از تشکیلش در میانه ی دوحجره(بازار وحوزه)ایستاد و خطا نکرد.
قدرت بازار در ایران آنقدر زیاد هست که حتی دولتمرد بی پرنسیپی چون “محمود احمدی نژاد”هم یارای بازی با دم این شیر را نداشته باشد.همو بود که دستور توقف موقت اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده را برای صنف طلا و جواهر صادر کرد تا راسته زرگرها در سه شهر اصفهان و تهران و تبریز دست از اعتصاب بکشند و کرکره ها را بالا بدهند.هرچه باشد، کاسب”حبیب الله”است و باید روزی حلال سر سفره ببرد.
عقلانیت محاسبه گر بازاری ایجاب می کند که این طیف اجتماعی در قالب یک تشکل مستقل صاحب صدا برای سخن گفتن باشد. طیفی که می تواند وزیرو وکیل تعیین کندزیر بیرق “اتاق اصناف”جمع می شود تا صدایش را به گوش اصحاب قدرت برساند و به وقت بحران؛ راه حل مرضی الطرفین اتخاذ کند.اما آیا اتاق اصناف گیلان که یکبار در جریان انتخابات قبلی شوراها؛ قدرت تشکیلاتیش را با فرستادن نایب رییس اتاق اصناف کشور به داخل شورای شهر نشان داد توانسته متناسب با شرح وظایفش عملکرد مناسبی داشته باشد؟کیست که نداند “جلال الدین شکریه”یک بوروکرات حرفه ای است که بسیاری از احزاب ریز و درشت گیلان در حسرت نداشتن چنین”کادر متبحری”غبطه می خورند اما آیا شکریه در دفاع از منافع هم طیفانش، تمام توان عملیاتی اش را به عرصه آورده است؟
جناب شکریه؛ در ارادت من به خودتان و منش دموکراتیک تان،شک نکنید اما از قدیم الایام گفته اند دوست آنست که بگریاند نه انکه بخنداند،برادر بزرگوار؛ وفق بند۳ازماده۲شرح وظایف اعضای هیات رییسه اتاق اصناف؛”برنامه ریزی در راستای اجرای سیاستهای کلان اقتصاد مقاومتی با تکیه بر شفافیت و روان سازی نظام توزیع،ارتقای سطح خدمت رسانی به مردم،کاهش هزینه های مبادلاتی از تولید تا مصرف”جز وظایف شماست(در مقیاس استان گیلان)لطفا بفرمایید اتاق اصناف گیلان بطور اعم و هیات رییسه اتاق گیلان بطور اخص برای رسیدن به این مهم تا بحال چکار کرده است؟مگر طبق بند فوق،روان سازی نظام توزیع وارتقای خدمت رسانی جز وظایف شما نیست؟برای اجرای این فرآیند، کدام برنامه عملیاتی را تابحال “بدنه ستادی” شما در اتاق گیلان اجرا کرده است؟کدام برنامه توسط” اتاق فکر “شما برای “کاهش هزینه های مبادلاتی از تولید تا مصرف”پیشنهاد شده است؟
آقای رییس؛شما که برای بافندگان فرش کلاس آموزشی برگزار می کنید(اقدامی کاملا بجا)آیا صنوف تحت پوشش را هم از معافیتهای بیمه ای و مالیاتی مطلع می کنید؟۳۵سرفصل در مصوبات تامین اجتماعی وجود دارد که از شمول پرداخت حق بیمه سهم کارفرما تاسقف۵نفر معافند.بسیاری ازین

سرفصلها شامل چند ردیف شغلی می شوندچند نفر از فعالان اصناف از این معافیت باخبرند؟چند نفر از دوزندگان(خیاطان)این شهر را میشناسم که بخاطر معضلات بیمه ای،سالهاست بدون بیمه،سردر چرخ دارندو سوزن روی سوزن می زننددر حالیکه کارگاههای دوزندگی،تا سقف پنج نفر نباید حق بیمه ۲۰درصدی سهم کارفرما به تامین اجتماعی بپردازندآیا رواست که بخاطر بی اطلاعی،سرو همسرشان بی مواجب و آتیه بمانند؟
آقای رییس؛اگر به عرایضم شک دارید لطفا دستور”بار خاص” صادر کنید تا موارد را مستند وحضورا و تک به تک خدمت تان عرض کنم.
واحد اطلاع رسانی شما در اتاق گیلان آیا از این مساله بی خبر است؟ واحد اطلاع رسانی یا روابط عمومی یا هر اسم دیگری که دارد مگر کارش اطلاع رسانی نیست؟اگر نیست فلسفه وجودیش برای چیست؟ این واحد هست تا یار شاطر باشد یا بار خاطر؟
شما؛”نایب رییس اتاق اصناف کشور”هستید و قطعا درک شما از مفهوم مدیا و ارتباطات(communication)،محدود به مصاحبه های کلیشه ای گاه و بیگاه،آنهم با یک فوتبالی نویس نیست وگرنه هرگز از کف بازار به این جایگاه نمی رسیدید
جناب شکریه،مطابق بند ۴از ماده۲همان قانون ،”شناسایی مشکلات وموانع توسعه و ارتقای فعالیت های صنفی و تلاش و همکاری جهت رفع موانع برای اتحادیه ها”از وظایف اتاق اصناف است.می دانم که شما یک سرداریدو هزار سودا کلی گرفتارید اما ققطعا می دانید که” مساله مالیاتها” حکایتش برای بازاریها مثنوی هفت من کاغذ است.آیا مطلعید که چراغ چند دکان دراین شهر،بخاطر مالیات ستانیهای نابجا خاموش شده است؟آیا می دانید که در پاره ای از موارد بجای گرفتن مالیات از”ارزش افزوده”از کل ثمن جنس “مالیات از ارزش افزوده”میگیرند؟درباره مالیاتهای علی الراس چیز زیادی نمی گویم تا اشکتان در نیاید ابتدا یک عدد به تشخیص خودشان مقرر می کنند و سپس سال به سال برمبنای تشخیص خودشان رقمی را اضافه می نمایند و اگر اعتراض کنی به کمیسیونی میروی که خودشان متولی اش هستند (قاضی و دادستان مالیاتی یکیست)و درنهایت مبلغی از همان خشت اولیه کج می کاهند و به اسم تفاهم مودی با امور مالیاتی؛یک برگه برای پرداخت کف دستتان می گذارند و به سلامت.
آیا “ارتقای سطح خدمت رسانی به مردم” که در شرح وظایف شما آمده به معنی سکوت در برابر این رویه ی نا صواب است؟ سکوت اتاق دربرابر چند پارچگی قیمت یک نوع برنج(برنج هاشمی)در راستای اجرای کدام پیشنهاد برای”کاهش هزینه های مبادلاتی از تولید تا مصرف”است؟
چند نفر از مودیان صنوف می دانند که هزینه های ناشی از درمان و یا بیمه های درمانی و عمر از درآمدهای مشمول مالیاتشان کسر میشود(ماده۱۳۷قانون مالیاتهای مستقیم)آیا در این زمینه وموارد بسیاری ازین دست، ستادزیر مجوعه شما در اتاق و واحد اطلاعرسانی شما آگاهی داشته و اطلاعرسانی کرده است؟ اگر کرده دستور بفرمایید بیلانی از عملکرد در مواردمشابه ارائه کنند.
رییس محترم اتاق اصناف گیلان،جناب آقای جلال الدین شکریه؛غرضم از این مرقومه نه تنزل وزن اجتماعی شماست ونه انکار ذکاوت اجرایی شما.در نکته سنجی فرهنگی شما هم نمی توان شک کرد.از طرفی میدانم که نابخردانه است که انتظار اجابت موارد فوق را از جانب شما داشته باشم چون این موارد علی الاصول جز وظایف ستاد اداری شماست و اتفاقا می خواهم خواهش کنم که چیدمان ستادی تان را متناسب با خودتان تغییر دهید. این بدنه اجرایی با عملکردش بیشتر مبتلا به روزمرگیست ونشانی از حرکت رو به جلو ندارد.لطفا ستاد اجرایی تان در اتاق را ترمیم کنید با هر مکانیزم کم هزیه ای که خودتان سراغ دارید.
قانون مالیاتها و معافیتهای بیمه ای می تواند یک “فرصت”برای “اصناف”باشد و دیگر چراغی با این قوانین خاموش نشود البته اگر ستاد اتاق اصناف گیلان تکانی به خودش بدهد.

گیل نامه /  انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

#گیل نامه

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.